عکس های به یادماندنی

یکی بود یکی نبود کور بشه چشم حسود

عکس های به یادماندنی

یکی بود یکی نبود کور بشه چشم حسود

قسم...

به جان چشمانت قسم
اینبار آنچنان رفتنی ام …
که ، کاسه های آب را هم قسم دهی
نه آن روزها باز میگردند و نه من . . .

اینجا بدون تو...

اینجا٬ بدون تو... 

از تمام دنیا سردتر است... 

باید باور کنم که تو روح زمینی... 

هرکجا باشی٬گرما هست...

پشت کوه های بلند....

 چند شبیه یه سریال از شبکه سه پخش میشه که اوایل تبلیغاتش رو که میدیدم فکر نمی کردم خیلی قشنگ باشه... 

اما خیلی جالبه  

یه سری دیالوگ داره که خیلی برام جالب بود... 

یکی از دیالوگ ها خیلی قشنگش امشب جایی بود که حسن اکلیلی(هنوز اسم شخصیتش تو فیلمو یاد نگرفتم...) به کدخدا می گفت:

حالا می خوای یه داد دلی از خوراکیا بستون...  

کدخدا هم دیالوگای خیلی جالب و خیلی سختی میگه...

در کل فکر کنم سریال جالبی باشه...قطعا از مسیر انحرافی خیلی خیلی بهتره...  

 

 

 

بی کار بودم خواستم آپ کنم

خلیـــــــــــــــــــــــــــــج فــــــــــــــــــــــــــارس

خلیج فارس 

خلیـج فـارس 

خلیــج فــارس 

خلیـــج فـــارس 

خلیــــج فــــارس 

خلیـــــج فـــــارس 

خلیــــــج فــــــارس 

خلیـــــــج فـــــــارس 

خلیــــــــج فــــــــارس 

تا بی نهایت ادامه دارد...  

 

 

ای آنکه دیده دوخته ای بر خلیج فارس

این لقمه با شکمبه ی تو سازگار نیست

زیرا درون آب زلالش بدون شک

ماهی ست پا برهنه عرب،سوسمار نیست

 

محمد رضا عالی پیام

خلیج فـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــارس

۱۰ اردیبهشت روز ملی خلیج فــــــــــــــــــــــــــارس  

 

 

ز شیر شتر خوردن و سوسمار 

عرب را به جایی رسیده ست کار 

که تاج کیانی کند آرزو 

تفو بر تو ای چرخ گردون ٬تفو

خلیـــــــــــــــــــــــــــــــــــج فارس

به مناسبت ۱۰ اردیبهشت روز ملی خلیج فارس  

 

 

چو ایران نباشد تن من مباد 

به این بوم و بر زنده یک تن مباد 

مامان بزرگ

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

تصاویر زیبای پس زمینه

میگن هرچه قدر هم که عصبانی باشی کافیه فقط ۵ ثانیه به یه گل خیره بشی تا ناخودآگاه لبخند بزنی... 

من امتحان کردم و دیدم که جواب میده... 

از اینجا نمی تونم گل های طبیعی بهتون هدیه کنم پس لطفا تصاویر زیبای این گل ها را از من بپذیرید و سعی کنید حتی اگر خودآگاه هم شده لبخندی بزنید... 

 

 

 

   

 

  

 

  

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

شاد باشید

@@

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

اتاقِ کاهگلی

اتاقِ کاهگلی بود و مَرد و یک گل زرد
که باد، عطرِ غم انگیزِ مرگ را آورد

اُتاق کاهگلی ماند و مرد و یک تابوت
و لحظه های پُر از اضطراب و ماتم و درد

ستاره ها همه از عمقِ آسمان دیدند
که یک ستاره ی پُر نور، در زمین شد سرد

اتاق کاهگلی ناگهان به خود لرزید
و سقف، در وسط خود دریچه ای وا کرد

دریچه پُر شده بود از مه غلیظ و غبار
و یک فرشته که می گفت: پیشِ ما بر گرد!

و از دریچه ی غمگین، گُلی به بالا رفت
به روی دوشِ هزاران فرشته ی شبگرد

دریچه بسته شد و سقفْ جای خود برگشت
و خانه ماند و فضای گرفته ای از گَرد

و بعد آن شب غمگین، کسی نمی داند:
کجاست قبر تو بانو، کجاست آن گل زرد


مهدی زارعی